عشق به درد زندگي كهكشاني و كيهاني مي خورد، براي فرارفتن از خود و همه خلايق، ولي به درد رابطه زناشويي نمي خورد، نرديكي هاي احساسي و عاطفي و عقلاني در زندگي مشترك بسيار مفيد است. در زمين عشق يك استثناست. عشق از همه مسائل جداست. عشق واقعي كار دل است. رابطه اي مقطعي و شيرين است. دور از محاسبه و منطق است. عاشق از همه بيماري ها و همه درگيري ها جداست. عاشق فقط عاشق است. جز معشوق چيزي نمي بيند و نمي شنود. عشق درمان همه بيماري هاست. ولي براي زندگي مشترك به درد نمي خورد. عشق آدمي را به لااباليگري مي خواند. لااباليگري يعني بی توجه به سنت ها و آداب ولي زندگي مشترك رو به نظم و انضباط و قواعد دارد. عشق با قواعد بيگانه است.
لاابالي عشق باشد ني خرد عقل آن جويد كزان سودي برد
عشق يعني بي خيالي، بي فكري، سبكي وزن، بي نيازي، پر بودن و خالي بودن. پربودن از همه و خالي بودن از فكر بيهوده. عشق به درد زندگي اجتماعي نمي خورد. عاشق فارغ از وابستگي، دلبستگي، مقام، منصب، موقعيت و ثروت است. دنبال سود و زيان نيست. در صورتي كه واقعيت زندگي مشترك با عشق منافات دارد.
ثبت کلمه عبور خود را فراموش کردهاید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر