فرشتۀ سقوطکرده گفت: اینجاست آن منطقه! آن زمین و آن هوا و آن اقامتگاهی که میباید بجای آسمان در آن بمانیم...؟ این تاریکی یکنواخت در برابر نور آسمانی؟! باشد! حال که آن فرمانروای مطلق، نسبت به آنچه عادلانه است تصمیم میگیرد، نظر میدهد، هرجا دورتر از «او» برایم بهتر است! بدرود ای دشتهای سعادتآوری که تا ابد، شادمانی و بهجت در شما ساکن است! و درود بر وحشت! درود بر عالم دوزخ! و تو ای دوزخ ژرف! مالک جدیدت را که اندیشهای به ارمغان میآورد که هرگز، نه با زمان و نه با مکان، دستخوش تغییر نخواهد شد، پذیرا باش! روح در سرای خود حاضر و ساکن است: میتواند از دوزخ، بهشتی برای خود بیافریند و از بهشت، دوزخی! چه باک است در کجا حضور خواهم داشت، چنانچه هماره همان باشم که هستم و همان که باید باشم باقی بمانم، هرچند کمتر از آن کسم که قدرت تندر، بزرگترش ساخت! دستکم در اینجا، آزاد خواهم بود! به نظرم حکومت، شایستۀ جاهطلبی است، هرچند در دوزخ باشد! چه بهتر در دوزخ حکومت کرد تا در بهشت کمر به خدمت بست!
ثبت کلمه عبور خود را فراموش کردهاید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر