راهكارهايی برای ميليونر شدن

در پاسادنا، وقتی درمیان منطقه های ثروتمند شهر رانندگی می کردم و به ساختمان های عالی و حصارهای بزرگ نگاه می کردم، با خودم فکر می کردم چگونه مردم قادرند این همه پول داشته باشند در حالی که من پول کمی دارم. من همه وقت اضافه ام را در کتابخانه محلی و در جست و جو در اینترنت، درباره ی نحوه پولدار شدن، می گذراندم.

چه چیزی کشف کردید؟

کتاب پدر پولدار پدر بی پول، نوشته رابرت کیوساکی، تاثیر بزرگی روی من داشت. توصیف او از «پدر بی پول» همانند پدر من بود که با حقوق ماهیانه زندگی می کرد و همیشه فقط به اندازه زندگی کردن پول داشت. بعد از خواندن این کتاب، فهمیدم که راه بهتری هم برای زندگی کردن وجود دارد تا اینکه وقتم را برای پول بفروشم. من به ایده درآمد منفعل علاقه مند شدم و می خواستم دریابم که چگونه این ایده را در زندگی خودم به کار گیرم.

در آن زمان، در آپارتمان قشنگی زندگی می کردم که نیازی به قشنگ بودنش نداشتم. وقتی مدت اجاره تمام شد، تصمیم گرفتم یک اتاق در خانه یک نفر اجاره کنم. این کار را دوست نداشتم، اما فهمیده بودم چه کاری باید انجام دهم. در آن زمان هیچ پس اندازی نداشتم و همه درآمدم را صرف اجاره، رستوران و چیزهای احمقانه ای می کردم که نیازی به آن ها نداشتم. با نقل مکان به یک اتاق، بیرون غذا خوردن را نیز کاملا ترک کردم. در قابلمه های بزرگ خورش، سبزیجات و برنج درست می کردم و در هر وعده می خوردم. لباس هایم را هم از گودویل و مغازه های فروش اجناس دست دوم تهیه می کردم.

در نهایت پس اندازهایم افزایش یافت. درواقع من 50 درصد از حقوق ماهیانه ام را پس اندازه می کردم. اما باز کافی نبود. با این سرعت، هرگز پولدار نمی شدم.