وقایع اتفاقیه
وقایع اتفاقیه
به کوشش سعیدی سیرجانی
قطع: وزیری
نوع جلد: سخت
تعداد صفحات: 872
نوبت چاپ: 6
سال چاپ: زمستان 1402
شابک: 9789647390514
- درباره کتاب
- نظرات
این کتاب، درباره اوضاع ایران در سالهای ۱۲۹۱ تا ۱۳۲۲ گزارشهایی را در بر دارد که آنها را فردی ایرانی و تابع انگلستان به انگیزه نگاهبانی از منافع دولت متبوع خود سامان داده است. دولت انگلیس وی را بر «وکالت خانه» خود در شیراز گمارد و او از دید قانونی و اخلاقی موظف بود که منافع آن را پاس بدارد و گزارشهایی را از اوضاع اقلیم فارس (ولایتهای جنوبی ایران) گرد آورد و به کمک ماموران و «خفیه نویسان» خود هر هفته یا هر ماه یک بار آنها را به سفارت انگلستان بفرستد تا وزارت خارجه این کشور بر پایه گزارشهای وی، اوضاع ایران (دروازه هند) را بپاید و مامورانش را در این باره آموزش دهد و امپراطوری استعماری کشورش را پاسداری کند، اما به هر روی او به پیشرفت و دگرگونی اوضاع ایران نیز دل بسته بود.
حکومت انگلیس بر پایه همین گزارشها و آگاهی به نفرت ملت ایران از حکومت قاجار، در جنبش آنان برای برپایی عدالت خانه، پشتیبانیشان میکرد و درهای سفارت خانه اش را به روی آنان میگشود تا با برافتادن آن حکومت رو به زوال و پیوستن به محرومانی که به زودی به قدرت میرسیدند، بر سفره آنان بنشیند و هم چنان محترم بماند. نام و نشان نویسنده این گزارشها، دانسته نیست.
...در آغاز کار نیتم این بود که عین صفحات دفترها را به چاپ عکسی بسپارم، اما بسیاری از دوستان منعم کردند که این کار نقض غرض است، مگر نمیخواهی جوانان هموطنت گزارشها را بخوانند و از آن بهره گیرند؟ و حق به این جماعت بود، که خواندن خط بسیاری از دفترچهها برای نسل جوان مشکل مینمود و احتمال داشت دشواری خواندن، دوستان کمحوصله را از مطالعه بازدارد. تسلیم حرف حق شدم و زحمت رونویسی و تصحیح نمونههای مطبعی را استقبال کردم. بیاندک تغییری در عبارات و انشاء و ترتیب آن...
و اما عکسهای این کتاب، داستان عبرتانگیزی دارد. میدانستم در کتابخانه مرکزی دانشگاه از سالها پیش مشغول گردآوری عکسهاس تاریخی بودهاند و در این رهگذر توفیقی هم داشتهاند. به قصد انتخاب تصویر موردنیاز، بدین مرکز فرهنگی مملکت رفتم. فیشهای پراکنده هرجا بود، اما توفیق زیارت احدی از کارمندان متخصص نصیبم نیافت، تا از تجارب ارزشمند ایشان در جستن و یافتن عکسها بهرهگیرم. افراد البته صمیمی و البته صادقی که بجای رفتگان نشستهبودند، با حسننیت رئیسشان واقعاً میخواستند یاریم کنند، اما در امور تخصصی، حسننیت و صدق و صفا اگر شرط لازم باشد شرط کافی نیست.
پس از ده روز سرگردانی و تصدیع دوستان، سرخورده و دستخالی بازآمدم و به سراغ کتابهای دیگران رفتم. چند قطعه عکس از روزنامهٔ خاطرات اعتمادالسلطنه و یادداشتهای ظهیرالدوله و تاریخ بیداری ایرانیان بعاریت گرفتم، که آنچه مربوط به کتابهای دیگران است در فهرست تصاویر مشخص شدهاست، و برای یافتن تصاویر چاپنشده و جالبتری سفری به شیراز کردم با همهٔ تلخیها و رنجهای سفر در روزگار ما…
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر