وقتي احساس رنجش مي كنيد و دلتان به حال خودتان مي سوزد، آيا مي توانيد اينگونه مسئله موجود را از ميان برداريد؟ تجربه باليني من نشان مي دهد كساني كه احساس رنجش مي كنند و دلشان به حال خودشان مي سوزد، هرگز نمي توانند اقدامي سازنده بكنند.
اما به جاي رنجش و دلسوزي به حال خود چه مي توانيد بكنيد؟ جواب اين است كه مي توانيد اندوهگين و متأسف شويد. ميان متأسف شدن و دلسوزي به حال خود تفاوت بزرگي وجود دارد. وقتي براي خود دلسوزي مي كنيد خود را موجودي حقير مي پنداريد. اما وقتي به حال خود متأسف مي شويد، فرض را بر اين مي گذاريد كه در شرايطي نامطلوب قرار گرفته ايد. وقتي به حال خود تأسف مي خوريد براين باوريد كه:
-«درحاليكه دوست نداريد با شما غيرمنصفانه برخورد شود، در عالم هستي قانوني وجود ندارد كه بگويد حتما بايد به آنچه شايسته آنيد برسيد.»
-«اگر بي انصافي وجود دارد، بسيار بد است اما وحشتناك نيست.»
-«من در چنين موقعيتي قرار دارم اما مي توانم وضعم را بهتر كنم.»
-«دنيا محلي پوسيده نيست. دنيا مكاني است كه در آن خوبيها و بديها در كنار هم اتفاق مي افتند.»
ثبت کلمه عبور خود را فراموش کردهاید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر