عادت مربی گری

من گاهی وقت ها این پرسش را سوال «ماهی قرمز» می نامم، چرا که معمولا پاسخ مشابه پاسخ ماهی قرمز را از طرف مقابل می گیرید؛ چشم های مات و مبهوت و دهانی که بی هیچ صدایی باز و بسته می شود. در ادامه به دلایل دشوار بود پاسخ به این سوال می پردازیم.

ما اغلب نمی دانیم که در حقیقت چه چیزی را می خواهیم، حتی اگر به سرعت پاسخ اول مان را ارائه دهیم، سوال «واقعا چه می خواهی؟» معمولا موجب می شود شخص از ارائه دادن پاسخ عاجز شود.

البته حتی هنگامی که دقیقا می دانید چه چیزی را می خواهید، بیان کردن آن برایتان دشوار است. ما معمولا برای رسیدن به این باور که بیان خواسته هایمان در شرایط فعلی کاری صحیح نیست. دلایل متعددی می تراشیم. معمولا با خود می گوییم که اکنون زمان مناسبی نیست و ممکن است طرف مقابل به ما پاسخ منفی دهد. به این صورت است که اغلب در مورد خواسته های خود صحبت نمی کنیم.

اما حتی اگر بدانید که چه می خواهید و همین طور به قدری جسور باشید که خواسته خود را بر زبان بیاورید، اغلب بیان آن به شکلی که خوب شنیده و درک شود، دشوار است. گاهی وقت ها خودتان مسئول این اتفاق هستید. درواقع شما راهی را برای بیان نکردن خواسته تان یافته اید و یا به واسطه تمرکز روی مسائل بی اهمیت، از توجه کردن به موضوع اصلی بازمانده اید. گاهی هم با خود فکر کرده اید که نظرات غیرمستقیم یا رفتارهای معنی دارتان، برای انتقال دادن خواسته هایتان کافی بوده اند. البته گاهی وقت ها مخاطبان تان مسئول بیان نشدن خواسته های شما هستند. این افراد برنامه های کاری خود را در پیش می گیرند و گاهی وقت ها تایید نظرات شما از سوی آن ها به این معنی است که چیزی را شنیده اند که کاملا متفاوت از بیانات شماست و یا اینکه صرفا وانمود کرده اند که به صحبت های شما گوش داده اند.