جادوی کار پاره وقت

سازمان دهی مهارت دیگری بود که پول زیادی نصیبم کرد. به محض این که چند نفر را جذب کنید، باید آن ها را مجاب به همکاری با هم کنید و آن وقت هست که جادوی سازمان دهی را می بینید. موجب همکاری دیگران شدن، جادو می کند. این کار چالش برانگیز است، مثل این که چند نفر از اعضای یک خانواده بخواهند با هم همکاری کنند که چالش برانگیز است، اما جادو می کند. همکاری کردن زن و شوهر با هم چالش برانگیز است ولی اگر محقق شود، جادو می کند. به خاطر داشته باشید که هر چیز جادویی، چالش برانگیز است. این عبارت را یادداشت کنید.

به محض این که چالش را تشخیص دادید و به سراغ آن رفتید آن وقت است که جادو رخ می دهد. بگذارید برای تان چگونگی همکاری آدم های جادویی را بازگو کنم. بگذارید این بار هم از کتاب مقدس برای تان نقل کنم: «اگر دو یا سه نفر روی قصد و هدف مشترکی توافق کنند، هیچ چیز غیر ممکن نیست.» کافی است این عبارت را به اندازه ی ذهن تان و در ذهن تان بنشانید که اگر دو یا سه نفر روی قصد و هدفی مشترک توافق کنند، هیچ چیز غیر ممکن نیست. هرکسی به دنبال چالشی است. چیزی که به خصوص به کودکان یاد می دهم چنین است و بهترین چالش دنیاست که «برویم با هم انجامش بدهیم» نه این که «برو انجامش بده» بلکه «برویم با هم انجامش بدهیم.» اگر دو یا سه نفر از ما، تصمیم به انجام هدف و قصدی مشترک کنند، هیچ چیز غیر ممکن نیست. با هم کار کردن و سازمان دهی.

وقتی همه مستقل هستند، چالش بیشتر است. مانند کودکانی که هر کدام عقیده ی خود را دارند، هرکدام جاه طلبی خود را دارند و هرکدام خواسته های خود را دارند. گوناگونی چالش برانگیز است، اما این همان چیزی است که گوناگونی حیات را در پی دارد.