هنر زندگی
نویسنده: مونیکا ارفع
نوبت چاپ: 1
سال چاپ: 1394
قطع: رقعی
نوع جلد: شمیز
تعداد صفحات: 176
شابک: 9786001181948
- بخشی از کتاب
- نظرات
همه ی ما می دانیم که کلمات نشانگر عواطف و شخصیت گوینده شان هستند. بر پایه ی آنها به سطح شعور، فرهنگ و تربیت افراد پی برده می شود. بدون شک واسطه ای قوی، مستقیم و بسیار اثر گذارند که بر مبنای آنها می توان از کسی متنفر یا شیفته اش شد.
در این میان «تو» و «شما» واژگانی بسیار کلیدی در فرهنگ ایرانیان هستند که در لحظاتی کوتاه اثری مطلوب یا نامطلوب را می توانند بر فرد مورد خطاب منتقل کنند. اما بکارگیری واژگان «تو» یا «شما» بستگی به شرایط و موقعیت دارد. هنرمندان معمولا یکدیگر را با واژه ی «تو» خطاب می کنند ولی کارمندان یک بانک یا اداره ی دولتی از واژه ی «شما» استفاده می کنند.
در روزگاران گذشته خطاب کردن یکدیگر با واژه ی «تو» مصطلح و رایج نبود و صرفا در روابط خیلی نزدیک و صمیمی بکار می رفت. اما امروزه به علت تغییرات نه چندان موجهی که در روابط اجتماعی کشورمان که همانا متاثر از گذر غیرعلمی و بدون زیرساخت سنت به مدرنیته اتفاق افتاده است (به زبان ساده تر، خلأ فرهنگی) تعداد بیشتری از مردم در بسیاری از موارد از واژه ی «تو» به صورت نابجا استفاده می کنند.
طی سده های پیشین در مغرب زمین به علت ریشه گرفتن روش های مستدل، مفهوم کلی تر و بدون تعارفاتی از ارتباطات اجتماعی شکل گرفت که متعاقب آن مفاهیمی کاربردی تر از احترامات را به دنبال داشت. چنین فرایندهایی در غرب منجر به شکل گیری محاورات ساده و بی پیرایه شد. استفاده از واژه ی «تو» به صورت روزمره بین طبقات و افراد جامعه رایج شد بی آنکه دارای بار ادبی جسارت آمیز باشد. اما در مشرق زمین بعضا مشخصه ها به گونه ای دیگر است. بسیاری از عرف ها در این باب نسبت به فرهنگ اقوام و ملل متفاوت می باشد. مثلا در ایران از دیرباز «شما» و «تو» به عنوان دو واژه ی مترادف استفاده می شود که در عین حال دارای دو بار ادبی متفاوت می باشند.
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر